ندای آسمانی من - عشق و زندگی
به نام نامی حق
و به یاد شیرین حضرت عشق
و بسم رب المهدی
***
با سلام به همه ی شما دوستان عزیز و عرض پوزش بابت دیرکرد... و التماس دعا از شما عزیزان در این ماه عزیز......
*
عروسک ها ی شهر من هنوز شب و روز ندارن
عروسک های شهر من هنوز دل فریبی و دلربایی میکنند
و هنوز مظلوم ترین عالم مظلوم ترین است
هنوز نقاب های رنگارنگ چهره ی دخترکان شهرم را پوشانده
و هنوز مظلوم ترین عالم برای موی سپید عمه اش میگرید
هنوز نگاه های عروسک ها گناه را به جان میخرد
و هنوز مظلوم ترین عالم در پی نگاه یک خاکی به خدا
هنوز دختر معصوم دیروزی ندانسته عروسک امروزی است
وهنوز مظلوم ترین عالم در داغ اعمال من و من ها می سوزد
هنوز که هنوزاست همان پسر بچه میگوید... خاله وزن میکنی! 50 تومنه...
و هنوز مظلوم ترین عالم برای مظلومین جهان اشک میریزد
هنوز که هنوز است ماه ، ماه خداست . ولی ... گناه های عظیم جای روزه را پر کرده...
هنوز که هنوز است مظلوم ترین عالم مظلوم ترین است...
هنوز که هنوز است شهر من پر است از عروسک...
هنوز که هنوز است عروسک ها دل فریبند
هنوز که هنوز است شهر خالیست ز عشاق...
هنوز که هنوز است....
مظلوم ترین عالم مظلومترین است....
**
شهر خالیست ز عشاق بود کز طرفی
مردی از خویش برون آید و کاری بکند...
التماس دعا
یا علی
تمامی من ها فدای مهر نگاهت
به نام نامی حق
و به یاد شیرین حضرت عشق
و بسم رب المهدی
***
تو کیستی که با شنیدن نامت چنان غرق اوهامم که زجه های غمین دلم را دگر نمیشنوم
تو کیستی که با آمدن نامت زخم های عمیق دلم را دگر نمیبینم
تو کیستی که ندایت مرا بهاری کرد؟
تو کیستی
از کدامین قبیله ی تابناکی که نور وجودت هستی را سبز کرده
از کدامین دیاری که نرگس شهرمان با دیدنت افول کرده
از کدامین چشمه ی حیات نوشیده ای که جانمان با تو تازه شده
من از کدام قبیله ام که این چنین عشق را بد اموخته ام
من از کدام دیارم که این قدر غافل و گنه کارم
من از کدام چشمه ی هستی نوشیده ام که ساکت و تارم
تو از کدام بهشت و من از کدام جهنم
تواز کدام بهار و من از کدام پاییز
تو از کدام نسیم و من از کدام طوفان
من و تو و مار ا چه چیز معنا کرد؟
چه چیز سایه ی لطفت را بروی ما گسترد؟
چه چیز مهر نگاهت را همدم ما کرد؟
هنوز که هنوز است هیچ نمیدانم هیچ.... هیچ... هیچ...
فقط...
من و تمامی من ها اسیر و مجنونیم
ز مهربانی و لطفت هماره مدیونیم
***
التماس دعا
یا علی