ندای آسمانی من - عشق و زندگی


عالم هستی تپید

به نامی حق

و به یاد شیرین حضرت عشق

و بسم رب المهدی

***

دعای فرج خوانم تا بیایی

***

ای دل شیدای ما گرم تمنای تو

کی شود آخر عیان طلعت زیبای تو

**

              

مولای من این نیمه ی شعبان هم در حال گذر است و در حال ورود به یک سال جدید... چقدر دل نازنین شما از ما راضیست خدا میداند...

فقط غم آن کودک 8 ساله که داد میزد خاله وزن میکنی!!؟؟ 50 تومنه و آن از خدا بی خبرانی که شب ولادتت را با بزرگترین معصیت ها پر کردند دلم را چنگ میزند...ولی باز هم میگویم کاش این غم ها و هزاران غم دیگر جای دل شما دل ذره خاک زیر پایت دل من را میفشرد...

کاش ... کاش ... کاش

ولی خودمانیم ها

شاید این جمعه بیاید شاید!!

***

الهم عجل لولیک الفرج

التماس دعا

یا علی

بدروود

 


دل میگوید

نام نام تو است و یاد یاد تو....

 

نگاه های منتظر ،صداهای ضعیف ، دست های رو به ستاره ها و چشم های خیره به جاده ها.... حرف های تکراری و دعاهای من و من ها... من ... چقدر غریب و عجیب!! کوله کوله بار گناه و جمعه جمعه ندبه به راه... هه چقدر خنده داریم ما.... نمیدونم شایدم گریه داریم.... نمیدونم شایدم ... چی بگم... مثلا نشستم درد دل کنم... مگه چیز ناگفته ای هم هست.... ببخشید شرمنده اشتباه شد.. مگه چیز گفته ای هم هست... میدونم.... میدونم ولی نمیدونم چرا باید ساکت بشینم که به خدا آقامون اون ندبه ی شیر کاکائویی من و من ها رو نمیخواد.... نمیدونم تا کی باید باعث عذابت بشم.... نمیدونم تا کی باید اسم منتظر روم باشه ولی گناه کنم... نمیدونم تا کی باید بگم خدایا فرج رو نزدیک کن و از اون طرف افسارمو بدم دست شیطون.... نمیدونم.... نمیدونم تا کی من و من ها میتونیم این نقاب رو رو صورتمون نگه داریم... نمیدونم تا کی باید بگیم همه ی هستی و دار و ندارمون تویی و از اون طرف هنجر بزنیم تو دل بچه شیعه ی عاشق تو... نمیدونم تا کی بگیم همه ی زندگیمو ن فدای تار موت و وقتی یه بچه ی یتیم بی کس رومیبینیم ازش دور میشیم که نکنه لباسمون کثیف بشه... نمیدونم تا کی قراره هر روز هزار هزار نغمه ی خوب و خوش همچینی جالب بره تو این مخ نازنینمون و هواسمون نباشه که یه بار ذکرتو بگیم... نمیدونم تا کی فقط جمعه باید باشه برای تو.... نمیدونم تا کی باید تو عذاداری هامون جا اینکه امید شما باشیم نمک رو زخم باشیم.... نمیدونم تا کی این من و من ها قراره 2 تا باشیم... نمیدونم تا کی قراره من وجود داشته باشه.... نمیدونم کی ما ها میفهمیم که دلیل اینکه مثلا فلان روز فلان دعامون مستجاب شد دعای شما در حق ماست؟؟؟ نمیدونم چرا اصلا ما باید نفهمیم... نمیدونم مگه چقدر سخته.... نمیدونم چرا باید این قدر مظلوم باشید مظلوم ترین عالم... نمیدونم چقدر سخته دیدن این همه گناه از طرف اونایی که آدم خیلی دوسشون داره ... از طرف اونایی که ادم روشون تعصب و غیرت داره.... نمیدونم چقدر تحمل اینا سخته.... نمیدونم اصلا سخته یا نه از نظر شما.... نمیدونم چرا دلم این قدر نمیدونه.... نمیدونم چرا همه ی زندگیمون رو میگیم مکه میگیم کربلا ولی وقتی میریم مکه وکربلا سوغاتی پارچه و از این خرت و پرتا میاریم... نمیدونم چرا این همه ندبه خون هست ولی چرا اون 313 تا جور نمیشه... میدونی واقعا یه جورایی آدم میمونه.... عجب... همچین عدد بزرگی نیست... 313 چن ساله که نیستی آقا جونم؟؟؟ کلی سال... دقیقا تو این لحظه برا کل بشریت علی الخصوص خودم متاسف شدم... ههههههه این همه آدم 313 تا آدم که انسان باشه توشون پیدا نمیشه... خیلی جالبه... واقعا عجب صبری دارید.... دیگه چقدر بگم نمیدونم؟؟؟ چقدر بگم؟؟  واقعا عجب ماجرایی شده... دلم نمیخواددیگه بگم مردم دعا کنید آقامون بیاد... فقط دلم میخواد این قدی آدم بشیم که خود خدا سور وسات فرج و جور کنه.... مثه که فعلا این ور قضیه خیلی خراب تره... فعلا من بیشتر از اینکه منتظر باشم شما بیای منتظرم دلای قشنگ تری به شما رو کنن.... ایشالا خدا خودش بقیه کارا رو جور میکنه.... من که خودم خیلی شرمندم.... وقتی بعضی چیزا رومیبینم... خدا کنه دیگه من و من ها دل مولا و سرورمون رو به درد نیاریم.... الهی آمین.... دیگه حرفی نیست.... سرتون رو درد آوردم.... شرمنده

 

یاعلی

 

بدرووود


<      1   2   3   4